#114 - داستان شاه در لباس دزدان

#114 - داستان شاه در لباس دزدان

فخری قمیشی
00:29:59
Link

About this episode

داستان شاه در لباس دزدان

شب چو شه محمود برمی‌گشت فرد *

با گروهی قوم دزدان باز خورد

|

پس بگفتندش کیی ای بوالوفا *

گفت شه من هم یکی‌ام از شما

|

آن یکی گفت ای گروه مکر کیش *

تا بگوید هر یکی فرهنگ خویش

|

تا بگوید با حریفان در سمر *

کو چه دارد در جبلت از هنر

|

آن یکی گفت ای گروه فن‌فروش *

هست خاصیت مرا اندر دو گوش

|

که بدانم سگ چه می‌گوید به بانگ *

قوم گفتندش ز دیناری دو دانگ

|

آن دگر گفت ای گروه زرپرست *

جمله خاصیت مرا چشم اندرست

|

هر که را شب بینم اندر قیروان *

روز بشناسم من او را بی‌گمان

|

گفت یک خاصیتم در بازو است *

که زنم من نقبها با زور دست

|

گفت یک خاصیتم در بینی است *

کار من در خاکها بوبینی است

|

سرالناس معادن داد دست *

که رسول آن را پی چه گفته است

📻 📻 📻

این برنامه‌ای است از رادیو بامداد🌟

تمامی قسمت‌های این مجموعه را می‌توانید در وبسایت رادیو بامداد بشنوید

www.RadioBamdad.com